حکمت نهج البلاغه
وَ قَالَ ع وَا عَجَبَاهْ أَ تَكُونُ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ الْقَرَابَةِ
قال الرضي - و روي له شعر في هذا المعنى -
فإن كنت بالشورى ملكت أمورهم فكيف بهذا و المشيرون غيب
و إن كنت بالقربى حججت خصيمهم فغيرك أولى بالنبي و أقرب
و درود خدا بر او، فرمود: شگفتا آيا معيار خلافت، صحابی پيامبر بودن است امّا صحابی بودن و خويشاوندی ملاک نيست.
(از امام شعری در همين مسئله نقل شد که به ابا بکر فرمود) اگر ادّعا میکنی با شورای مسلمين به خلافت رسيدی، چه شورايی بود که رأی دهندگان حضور نداشتند
و اگر خويشاوندی را حجّت میآوری، ديگران از تو به پيامبر نزديکتر و سزاوارترند.
(اعتقادی، معنوی)
وَ قَالَ ع يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ - فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ
و درود خدا بر او، فرمود: ای فرزند آدم، آنچه را که بيش از نياز خود فراهم کنی، برای ديگران اندوختهای.
(اخلاقی، اقتصادی)
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اعتقادی,معنوی,اقتصادی,صحابی پیامبر,خویشاوندی,ابوبکر,شورای مسلمین,خلافت,فرزند آدم, ساعت 10:14 توسط آزاده یاسینی
|